دانلود زیرنویس سریال Snowfall 2017 یک مجموعه تلویزیونی درام جنایی آمریکایی است که توسط جان سینگلتون، اریک آمادیو و دیو آندرون ساخته شده است که اولین بار در 5 ژوئیه 2017 از FX پخش شد. داستان این سریال در سال 1983 در لس آنجلس می گذرد و حول محور اولین اپیدمی کراک و تأثیر آن بر شهر می چرخد. این سریال داستان چندین شخصیت را دنبال می کند که سرنوشت زندگی آنها به هم می خورد: فروشنده مواد مخدر 20 ساله فرانکلین سنت، لوچادور مکزیکی گوستاوو “ال اوسو” زاپاتا، مامور سیا، تدی مک دونالد، و خواهرزاده یک رئیس جنایتکار مکزیکی، لوسیا ویلانووا.

زیرنویس سریال Snowfall 2017 این سریال که برای اولین بار در Showtime در سال 2014 راه اندازی شد، توسط FX برای یک فصل ده قسمتی در 30 سپتامبر 2016 انتخاب شد. در 9 آگوست 2017، شبکه Snowfall را برای فصل دوم تمدید کرد، که اولین بار در 19 ژوئیه 2018 پخش شد.

در 19 سپتامبر 2018، این سریال برای فصل سوم تمدید شد،  که اولین بار در 10 جولای 2019 پخش شد. در 6 آگوست 2019، FX سریال را برای فصل چهارم تمدید کرد که در ابتدا قرار بود در سال 2020 پخش شود، اما فیلمبرداری به دلیل همه‌گیری COVID-19 به طور موقت متوقف شد.  فصل چهارم در 24 فوریه 2021 برای اولین بار پخش شد. در 23 مارس 2021، FX سریال را برای فصل پنجم تمدید کرد که اولین بار در 23 فوریه 2022 پخش شد.

در سال 1983 لس آنجلس، فرانکلین سنت 19 ساله، کشتی‌گیر مورد علاقه‌اش، گوستاوو «ال اوسو» زاپاتا را تماشا می‌کند که در یک مسابقه پرمخاطب شکست می‌خورد. پس از آن، اوسو، که به عنوان یک مجری کارتل در کنار کار می کند، توسط مخاطبش شغل جدیدی به او داده می شود. فرانکلین همچنین بدون اطلاع مادرش یک شغل جانبی در فروش ماری جوانا از طرف عمویش دارد. پس از اینکه لوگان میلر افسر سیا بیش از حد کوکائین مصرف می کند، تدی مک دونالد متوجه می شود که او یک حلقه مخفی مواد مخدر را از عمارت خود اداره می کند تا از شورشیان خارجی حمایت مالی کند. مک دونالد مرگ میلر را پنهان می کند، در حالی که اوسو متوجه می شود که این کار شامل ارتکاب دزدی است. مک دونالد از مافوقش می خواهد که به او اجازه دهند عملیات میلر را به عهده بگیرد. فرانکلین، آوی درکسلر، یک فروشنده مواد مخدر اسراییلی را متقاعد می‌کند که یک کیلوگرم کوکائین را که تضمین می‌کند در محله‌اش بفروشد، به او بدهد، اما عموی فرانکلین از کمک به او امتناع می‌کند. اوسو در طول کار مجبور می شود برای دفاع از خود مردی را بکشد. عمه فرانکلین او را نزد رئیس قدیمی‌اش کلودیا می‌برد و او موافقت می‌کند تا زمانی که فردا بیشتر برای او بیاورد، کک را بفروشد. در راه خانه، فرانکلین پدر بی خانمان خود را می بیند که در خیابان قدم می زند، اما حاضر نیست بایستد و با او صحبت کند.

زیرنویس Snowfall 2017 اولین معامله تدی و آلخاندرو با آوی بد پیش می‌رود، در حالی که اوسو حاضر نیست پول دزدیده شده را به کارتل بسپارد. او همچنین از لوسیا می‌فهمد که مرد مرده برای عمویش کار می‌کرده و این پول برای خرید کوکائین بوده است. آوی به فرانکلین وظیفه خاصی را محول می کند تا قبل از دریافت کک بیشتر، آن را تکمیل کند. فرانکلین در حالی که به مادرش در مجتمع مسکونی که مدیریت می کند کمک می کند، شاهد تنش های نژادی و اقتصادی بین مستاجران سیاه پوست فقیر و صاحبخانه سفیدپوست است.

اوسو پول را برای فرصتی برای پیوستن به کارتل به عنوان یک شریک کامل برمی گرداند. او و لوسیا می روند تا کوکائین خود را از الخاندرو و تدی بخرند. با وجود یک اختلاف کوتاه، معامله موفقیت آمیز است. پس از بازگشت، لوسیا تجارت کوکائین را برای اوسو توضیح می دهد، در حالی که تدی با آوی حصارها را تعمیر می کند. کارتل جلسه ای برگزار می کند که در آن عموی لوسیا خواستار بازگشت پول می شود. کلودیا محموله دیگری از کک را از فرانکلین جمع آوری می کند، اما در راه خانه، در کمین دلالان رقیب قرار می گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.

فرانکلین پس از جان سالم به در بردن از ضرب و شتم او، نام مهاجمان خود را از کلودیا می خواهد. تدی به دلیل وجود شماره سریال ارتش ایالات متحده روی آنها، هنگام خرید موشک انداز برای آلخاندرو پارانوئید می شود. به اوسو دستور داده می شود که یکی از همکاران کارتل را بکشد تا او را متهم به دزدی کنند، اما از کشتن هرکسی که دارای روابط خانوادگی نزدیک باشد خودداری می کند. فرانکلین از حمله‌اش به لئون می‌گوید و به کارول، یک اراذل محله، که جفت او را برای ردیابی دزدها و پول‌های دزدیده شده فرانکلین دعوت می‌کند، معرفی می‌شود. اوسو موافقت می کند که مردی به نام توماس را از بین ببرد، اما وقتی شاهد شام خوردن توماس با شریک مرد خود است، قادر به اجرای ضربه نیست.

تدی آلخاندرو را در انبار رها می کند تا شماره سریال اسلحه ها را حذف کند در حالی که او سعی می کند با همسرش که او نیز با آژانس درگیر است آشتی کند، اما وقتی تدی جزئیاتی از عملیات را فاش می کند، وصلت دوباره تیره می شود. فرانکلین و لئون کارول را تا خانه یکی از دزدها به نام لنی همراهی می کنند. وقتی فرانکلین نمی تواند با او استدلال کند، کارول در نهایت او را مقید می کند، شکنجه می کند و در نهایت او را مورد تجاوز جنسی قرار می دهد. کارول پس از پیدا کردن پول در اتاق خواب پشتی، آن را می گیرد و می رود و فرانکلین را به خاطر “نرم” بودنش سرزنش می کند. اوسو هدف سخت تری را انتخاب می کند که هیچ پیوند خانوادگی ندارد، که باعث ناراحتی لوسیا و پدرو شد. تدی برمی گردد و متوجه می شود که آلخاندرو برخلاف دستور او با تمام مهمات فرار کرده است. فرانکلین بار دیگر برای کمک نزد عمویش می‌رود و اسلحه می‌خواهد، اما او دوباره از کمک به برادرزاده‌اش در مسیری که در آن است، قبل از رفتن خودداری می‌کند. عمه فرانکلین بار دیگر با دادن یک تپانچه به او کمک می کند.

اوسو پس از کشتن انریکه، جسد را در صندوق عقب ماشین فرو می‌کند. تدی شخصاً Contras را ردیابی می کند و کار با الخاندرو را برای حذف شماره سریال های باقی مانده از سر می گیرد. فرانکلین و لئون به محل کارول می روند، اما او را بیهوش و مست می بینند. لوسیا زخم های دفاعی اوسو را با کوکائین درمان می کند و اولین ماده مخدر او را به او می دهد. فرانکلین ماشین کارول را به آوی می دهد، اما او از بردن آن به جای پول خودداری می کند. با این حال، او به آنها توصیه می کند که کارول را در صحرای موهاوه بریزند. اعتیاد پدرو به کوکائین او را بی‌ثبات‌تر می‌کند، در حالی که فرانکلین مجبور می‌شود زمانی که کارول را می‌خواهد فرار کند، زنده در بیابان رها کند. تدی متوجه می شود که ساندینیست ها یک جاسوس در اردوگاه کنتراها دارند و او را افشا می کند. لوسیا با پدرو روبرو می شود و فاش می کند که اگر اوسو مداخله نمی کرد، انریکه او را می کشت تا او را از بین ببرند. فرانکلین و لئون کارول را دنبال می کنند، اما لئون در نهایت کسی است که او را به پایان می رساند. پدرو به لوسیا اطلاع می دهد که نقشه آنها جواب داده است و عموی آنها فکر می کند انریکه دزد بوده است. پس از اعدام جاسوس، پسر جوانی، تدی برنامه‌های خود را برای ادامه ارسال کالا به کنتراها نهایی می‌کند و عکسی از همسر آلخاندرو دریافت می‌کند. فرانکلین ماشین و موتور سیکلتش را می فروشد و پول کافی برای پس دادن آوی به دست می آورد. با این حال، او تصمیم می گیرد برای همیشه از تجارت کوکائین خارج شود.

تدی و الخاندرو در بیابان‌های مکزیک گیر افتاده‌اند و دومی به دلیل جراحت به سر، سرد شده است. لوسیا که از ورود مجدد به تجارت جلوگیری می کند، تصمیم می گیرد در جشن های چهارم ژوئیه کوکائین بفروشد. فرانکلین عکس‌های قدیمی پدرش را پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد برود او را پیدا کند، اما در آخرین ثانیه آنجا را ترک می‌کند. پدرو اوسو را دعوت می کند تا با خانواده اش ملاقات کند، در حالی که منابع آب تدی رو به اتمام است. پدر فرانکلین به مهمانی محله می رسد و توضیح می دهد که فرانکلین او را زودتر از زندان آزاد کرده است. او همچنین فاش می کند که از خرید و فروش مواد مخدر پسرش اطلاع دارد و در مورد عواقب آن با او مقابله می کند. آلخاندرو از کما بیدار می شود و دو مرد به سمت امن پرواز می کنند. رامیرو به اوسو این شانس را می دهد که به عضویت کارتل درآید. پلیس از راه می رسد و یکی از افسران فرانکلین را در یک خفه قرار می دهد و او راه رفتن پدرش را تماشا می کند. اوسو پیشنهاد می کند که در ازای شریک شدن، به لوسیا کمک کند تا عملیات خود را گسترش دهد. فرانکلین تصمیم می گیرد به خرید و فروش کوکائین بازگردد.