دانلود زیرنویس فیلم Aaradugula Bullet 2021 – زيرنويس آبي
دانلود زیرنویس فیلم Aaradugula Bullet 2021 گلوله آرادوگولا یک فیلم اکشن هندی تلوگو زبان محصول ۲۰۲۱ به کارگردانی بی گوپال و نویسندگی واکانتام وامسی است. در این فیلم که توسط Thandra Ramesh و تحت پرچم Jaya Balaji Real Media ساخته شده است، گوپیچاند و نایانتارا به ایفای نقش می پردازند و موسیقی آن توسط مانی
دانلود زیرنویس فیلم Aaradugula Bullet 2021 گلوله آرادوگولا یک فیلم اکشن هندی تلوگو زبان محصول ۲۰۲۱ به کارگردانی بی گوپال و نویسندگی واکانتام وامسی است. در این فیلم که توسط Thandra Ramesh و تحت پرچم Jaya Balaji Real Media ساخته شده است، گوپیچاند و نایانتارا به ایفای نقش می پردازند و موسیقی آن توسط مانی شارما ساخته شده است. این فیلم که قرار بود در 9 ژوئن 2017 اکران شود، به دلیل مشکلات مالی به تعویق افتاد. این فیلم در 8 اکتبر 2021 به نمایش درآمد. عنوان فیلم بر اساس آهنگی از آتارینتیکی دردی (2013) است. این آخرین فیلم کمدین مشهور M. S. Narayana است.
براي دانلود به لينک زير مراجعه کنيد
https://blue-subtitle.com/aaradugula-bullet-2021/
زیرنویس فیلم Aaradugula Bullet 2021 شیوا (گوپیچاند) جوان بی خیالی است که تمام مخارجش به پدرش مورتی (پراکاش راج) وابسته است. او از کار خود در ماهاراشترا اخراج شد، زیرا او با مرد محلی در ایجاد پروژه پل ایجاد کرد. وقتی رئیسش از مرد محلی عذرخواهی کرد، شیوا تلافی میکند و میگوید که هرگز در مقابل شخص اشتباهی تعظیم نمیکند. این باعث عصبانیت مدیر و اخراج شیوا می شود. بعداً شیوا فاش می کند که او صحنه ای برای اخراج از کار ایجاد کرده است زیرا دلش برای خانواده اش تنگ شده است. مورتی با شنیدن خبر اخراج شیوا از شغلی که به سختی شیوا را توصیه کرده بود، عصبانی می شود. شیوا بیکاری و طبیعت بی خیال همیشه به موضوعی بین پدر و پسر تبدیل می شود.
به دلیل انتقال مورتی، خانواده از ویجایاوادا نقل مکان می کنند. مادربزرگ شیوا به شیوا هشدار می دهد که در شهر مراقب باشد زیرا دون کاسی محلی (آبیمانیو سینگ) بر شهر اداره می شود. شیوا از دوستش میفهمد که کاسی مشکل روحی بزرگی دارد و یکبار پای وزیری که به افتتاحیه مرکز خریدش نیامده بود، پس از گفتن اینکه شرکت میکند، شکسته بود و او را مجبور کرد روی ویلچر بیاید تا بازار را باز کند. برای ارضای نفس خود
زیرنویس Aaradugula Bullet 2021 در یک مراسم عروسی شیوا نایانا (نایانتارا) را می بیند و عاشق او می شود. پس از اطلاع از اینکه رئیس نایانا او را شبانه روز کار می کند و تمام اعتبار را برای خود می گیرد، به یک بار می رود و به رئیس نایانا سیلی می زند. شیوا خود را به عنوان دوست پسر نایانا نشان می دهد که در نتیجه باعث می شود نایانا از شرکت اخراج شود. شیوا با نایانا افسرده ملاقات می کند و به او می گوید که لذت بردن از زندگی زیباست. نایانا که با صحبت های شیوا احساس اطمینان می کند به خانه رئیسش می رود و او را در مقابل خانه اش در مورد همه امورش فریاد می زند. رئیس نایانا فاش می کند که شیوا عامل بیکاری او است.
پس از بازجویی از شیوا، او اعتراف می کند که این کار را انجام داده تا نایانا را با او بگذراند و او را عاشق کند. نایانا در عوض به شیوا میگوید که تمام هزینههایش را تا زمانی که کارش برگردد، متقبل شود.
در این بین کاسی نزد مورتی می آید و از او می خواهد که خانه اش را بدهد. وقتی مورتی بعدا را رد میکند، کاسی به مورتی 30 روز فرصت میدهد تا تصمیم خود را تغییر دهد، در غیر این صورت باید عواقبی را متحمل شود. در اینجا شیوا به دستور خود برای همه بچههای آپارتمان نایانا ترقه میآورد، اما میشنود که شهر دیوالی را جشن نمیگیرد تا جلسه دادگاه به دستور کاسی، زیرا برادر کاسی دستگیر شده است. شیوا دستور کاسی را اذیت نمی کند و از بچه ها می خواهد که ترقه ها را روشن کنند. با دیدن این آدم های کاسی می آید تا آنها را کتک بزند، اما شیوا با درایت فریاد می زند که برادر کاسی آزاد می شود، بنابراین همه می توانند دیوالی را جشن بگیرند. با شنیدن این حرف ها برمی گردند. نایانا تحت تأثیر شیوا قرار می گیرد و عاشق او می شود.
مورتی یک روز شیوا و نایانا را با هم می بیند و به نایانا توصیه می کند که شیوا برای ازدواج مناسب نیست زیرا او مسئولیت نمی داند و او را ترک کند. نایانا بعداً از مورتی به شیوا عصبانیت می کند و از او می خواهد که از خانه بیرون بیاید. این شیوا را عصبانی می کند و نایانا را ترک می کند و می گوید که خانواده او همه چیز برای او هستند و او نمی تواند تحمل کند که پدرش توسط کسی توهین شود.
شیوا از مادربزرگش می خواهد که دارایی اش را بدهد تا بتواند شرکت ساختمانی خود را که رویای اوست راه اندازی کند. در یک تیف تاف، مادربزرگ شیوا زخمی می شود که مورتی را عصبانی می کند و او را از خانه بیرون می کند. لحظه بعد کاسی به خانه مورتی می آید و او را به خاطر ندادن خانه به او می زند. شیوا با دیدن پدرش که توسط کاسی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، شیوا با عصبانیت با کاسی دعوا می کند و جلوی همه به او ضربه های بدی می زند.
از روز بعد همه به شیوا به خاطر ایستادن در برابر کاسی افتخار می کنند و مورتی را به خاطر داشتن پسری چنین قوی تحسین می کنند. مورتی از اینکه پسرش برایش احترام قائل است خوشحال است با پسرش ارتباط برقرار می کند و شروع به دوست داشتن او می کند. او حتی به او توصیه می کند که با نایانا وصله کند زیرا او تنها کسی بود که به شیوا ایمان داشت در حالی که هیچ کس به آن اعتقاد نداشت.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0