دانلود زیرنویس فیلم Children of the Corn: The Gathering 1996 – بلو سابتايتل
دانلود زیرنویس فیلم Children of the Corn: The Gathering 1996 یک فیلم اسلشر آمریکایی به کارگردانی گرگ اسپنس و با بازی نائومی واتس، برنت جنینگز و کارن بلک است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. این چهارمین فیلم از مجموعه فرزندان ذرت است. خلاصه داستان درباره یک دانشجوی پزشکی است که به زادگاهش در نبراسکا
دانلود زیرنویس فیلم Children of the Corn: The Gathering 1996 یک فیلم اسلشر آمریکایی به کارگردانی گرگ اسپنس و با بازی نائومی واتس، برنت جنینگز و کارن بلک است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. این چهارمین فیلم از مجموعه فرزندان ذرت است. خلاصه داستان درباره یک دانشجوی پزشکی است که به زادگاهش در نبراسکا بازمیگردد، جایی که متوجه میشود بچهها تحت یک بیماری مرموز مرموز مرتبط با گذشته شهر قرار دارند.
براي دانلود به لينک زير مراجعه کنيد
https://blue-subtitle.com/children-of-the-corn-the-gathering-1996/
گریس رودز (نائومی واتس)، دانشجوی پزشکی، به زادگاهش گراند آیلند، نبراسکا برمی گردد تا از مادر آگورافوبیک خود جون (کارن بلک)، که حاضر به ترک حیاط خانه اش نیست، مراقبت کند. او در حال دیدن کابوس های مکرر از حمله کودکان است. گریس همچنین باید مراقب خواهر و برادرهای کوچکترش، جیمز و مارگارت باشد. او در کلینیک محلی دکتر لارسون، جایی که قبلاً در آنجا کار می کرد، کار می کند. جیمز و مارگارت بیمار می شوند و علائمی مشابه علائم کودکان در رویاهای ژوئن نشان می دهند. هنگامی که روز بعد در مطب دکتر لارسون کار می کرد، گریس متوجه شد که بسیاری از بچه های دیگر نیز همین علائم را دارند. در طول شب همه بچهها بدتر میشوند چون تبهایشان بالا میرود. ناگهان همه چیز متوقف می شود و تب پایین می آید.
والدین محلی دونالد (برنت جنینگز) و ساندرا اتکینز متوجه می شوند که پسرشان مارکوس عجیب رفتار می کند. یک شب، گروهی از کودکان به رهبری یک واعظ کودک به خانه می آیند و ساندرا در مقابل مارکوس به قتل می رسد. پلیس از راه می رسد و از دونالد سوال می کند. مارکوس به یک مزرعه فرار می کند و توسط کلانتر تعقیب می شود که واعظ کودک با او روبرو می شود و او را می کشد. دونالد، مظنون به قتل همسرش، مخفی می شود و توسط دو خواهر مسن، جین و رزا (ماریتا ماریچ) دستگیر می شود.
بچه ها دیگر به نام آنها پاسخ نمی دهند و ادعا می کنند که افراد دیگری هستند. دکتر لارسون، ساکن قدیمی این شهر، اسامی آنها را به عنوان نام کودکان مرده از تاریخ شهر می شناسد. یک شب در دفتر کارش توسط دو کودک کشته می شود. هنگامی که گریس روز بعد می رسد، جسد او ناپدید شده است و آزمایش خون کودکان نشانه های غیرقابل توضیحی از پوسیدگی و مرگ را نشان می دهد. کابوس های مکرر ژوئن دوباره شروع می شود – اما او رویا نمی بیند. این همه در واقع اتفاق می افتد. او از خانه اش فرار می کند و می راند. با دیدن جیمز که وارد انباری قدیمی می شود، او را به داخل تعقیب می کند. او توسط واعظ کودک دستگیر و کشته می شود و پس از آن بچه ها در انبار جمع می شوند.
گریس تصمیم می گیرد برای یافتن دکتر لارسن به خانه دکتر لارسن برود. دونالد او و ماشینش را می رباید و مجبورش می کند با اسلحه رانندگی کند. آنها به خانه جین و رزا می روند. رزا فاش می کند که واعظ کودک، یوشیا، پسر حرامزاده یک زن محلی بود. او توسط واعظان دوره گرد جذب شد و واعظی با استعداد شد. با گذشت سالها، یوشیا از پیری دست کشید و هرگز از دوران پسری خارج نشد. واعظان دوره گرد او را به تاریکی سپردند تا رشدش را متوقف کنند، اما وقتی خبر رسید، او را رها کردند. یوشیا واعظان را کشت، سپس مردم شهر او را زنده زنده سوزاندند و بقایای او را در چاهی مهر و موم کردند.
در همین حین، مری آن، بهترین دوست و همکار گریس، توسط جوشیا مورد حمله قرار می گیرد و کشته می شود. گریس و دونالد به کلینیک بازمی گردند و متوجه می شوند که مارگارت گم شده است، اما متوجه می شوند که نقطه ضعف جوزیا جیوه است. همچنین مشخص شد که یوشیا پسر رزا است. مارگارت، جیمز، مارکوس و همه بچه های دیگر در انبار جمع می شوند و به یوشیا خون می دهند. مارکوس یک هموفیلی است، بنابراین حتی با یک بریدگی کوچک خونریزی می کند، اما او دست خود را قطع می کند و خون خود را به جوزیا می دهد، و مارگارت روح خود را به یوشیا پیشنهاد می دهد. مارکوس به دلیل از دست دادن خون از بین می رود و مارگارت به حوضچه خون کشیده می شود، که یوشیا از آن بیرون می آید.
دونالد و گریس به انبار می رسند و سیستم آبپاش آن را به منبع جیوه خود متصل می کنند. دونالد دو گلوله خود را با جیوه پر می کند و اسلحه را به گریس می دهد. دونالد جلوی خونریزی مارکوس را می گیرد، اما بچه ها سعی می کنند او را بکشند. یوشیا به گریس حمله می کند، اما او با یک گلوله جیوه به او شلیک می کند. او سپس اجساد ژوئن و دکتر لارسون را پیدا می کند. یوشیا دوباره به او حمله میکند، اما او آبپاشها را فعال میکند که او را با جیوه پر میکنند. گریس با داس خودش او را قیچی می کند و در نهایت او را می کشد. بچه ها تلاش برای کشتن دونالد را متوقف می کنند و به حالت عادی باز می گردند. گریس مارگارت را پیدا می کند. او تقریباً غرق شده است، اما گریس موفق می شود او را زنده کند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0