دانلود زیرنویس فیلم Don’t Kill Me 2021 فیلم اصلی ایتالیایی «مرا نکش» («Non Mi Uccidere»)، به کارگردانی آندره آ دسیکا، در فهرست روزافزون سایت‌های استریم، نادر است. علیرغم این واقعیت که فیلم بیشتر درباره احساسات است تا یک ژانر، قابل قبول است که آن را به عنوان یک درام ماوراء طبیعی وحشتناک در مورد یک رابطه محکوم به فنا طبقه بندی کنیم.

براي دانلود به لينک زير مراجعه کنيد

https://blue-subtitle.com/dont-kill-me-2021/

این شبیه به “گرگ و میش” است، اما بهتر است. هیچ خون آشامی به معنای سنتی وجود ندارد. فقط Overdead ها وجود دارند.

میرتا پس از مرگ بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر با دوست پسرش که آدرنالین مصرف می‌کرد به عنوان همدست از خزانه بیرون می‌آید.

اما ممکن است او همان کسی نباشد که خانواده‌اش قبلاً می‌شناختند. شاید برای برخی از شما هضم بقیه نتیجه‌گیری پس از مشاهده یک خودکشی در تلویزیون سخت بوده باشد.

در جاده ای تپه ای، میرتا و دوست پسرش رابین در حال سرعت گرفتن هستند. رابین هنگام رانندگی چشمانش را می بندد و از میرتا التماس می کند که به او بگوید حرکت کند.

آنها به لطف شانس محض و حیله گری رابین از یک وسیله نقلیه سنگین اجتناب می کنند. میرتا و رابین به زباله دانی می روند، جایی که رابین چند قرص سیاه را گرم می کند.

آنها دارو را از طریق چشمان خود می خورند و نکته بعدی که می دانیم، هر دوی آنها به دلیل مصرف بیش از حد درگذشته اند.

پدر میرتا، پیرو، مادرش آمالیا را در مورد فاجعه سردخانه آرام می کند. پیرو به میرتا توصیه کرد که با رابین مخلوط شود، اما آمالیا که به نظر می رسید شوکه شده بود، نمی توانست باور کند دخترش مرده است.

طرح داستان به گذشته برمی گردد و برخی از وقایع گذشته میرتا را بازسازی می کند. او در حال حاضر از طاق دفن خود فرار می کند و خود را در غذاخوری دانته با نور نئون می بیند.

میرتا برای مدت کوتاهی رابین را در میان جمعیت می بیند، در حالی که مردی به نام ماریو در باشگاه، میرتا را وسوسه می کند که با او ارتباط برقرار کند. در همین حال، چیزی تغییر کرده است و میرتا نیز می تواند آن را حس کند.

میرتا متوجه سیاه شدن دستش می شود و متوجه می شود که ممکن است برای زندگی به مقداری خون نیاز داشته باشد. میرتا در ماشین به ماریو می پیوندد و خود را لونا معرفی می کند.

ماریو نام میرتا را به عنوان اشاره ای به رفتار آشفته او تفسیر می کند، اگرچه او به دنبال یک زامبی سرزنده نبود. ماریو می میرد و مردی مرموز به نام لوکا برتوزی در یک اتفاق متفاوت در درگاه میرتا ظاهر می شود.

او ادعا می کند که یکی از اعضای فرقه بناندانتی است. لوکا سعی می کند پیرو را متقاعد کند که میرتا می تواند برگردد، علیرغم اینکه تصور می شود او مرده است.