بررسی فصل یازدهم walking dead قسمت ششم: خانه وحشت!
دانلود زیرنویس walking dead در اپیزود ششم فصل 11 جای خود را پیدا کرد. در حالی که من از دو قسمت اول لذت بردم، از آن زمان سریال از یک قسمت ضعیف به قسمت بعدی تبدیل شده است. حتی دو قسمت اول با طولانی شدن داستان، ضعیفتر احساس میشدند و همه ما تصمیم AMC برای
دانلود زیرنویس walking dead در اپیزود ششم فصل 11 جای خود را پیدا کرد. در حالی که من از دو قسمت اول لذت بردم، از آن زمان سریال از یک قسمت ضعیف به قسمت بعدی تبدیل شده است.
حتی دو قسمت اول با طولانی شدن داستان، ضعیفتر احساس میشدند و همه ما تصمیم AMC برای ساخت یک فصل پایانی طولانی 24 قسمتی را زیر سوال بردیم.
اما «در درون» حداقل کمی برای اپیزودهای قبلی جبران میکند. این ترسناکترین قسمت مردگان متحرک در یک زمان بسیار طولانی است که فیلمهای ترسناک کلاسیک مانند The People Under The Stairs را به یاد میآورد.
در این اپیزود، کانی (لورن ریداف) و ویرژیل (کوین کارول) حضور دارند که آخرین بار در قسمت پایانی – و کاملاً مضحک – میشون دیدیم. او به کلان شهر / منطقه روستایی الکساندریا بزرگ راه پیدا کرد و با کانی برخورد کرد، اگرچه ما نیستیم.
این اپیزود به فرار این دو از کسی یا چیزی باز می شود. آنها یک عمارت متروکه را پیدا می کنند که توسط زامبی ها احاطه شده است اما این آنها را منصرف نمی کند. واضح است که آنها از چیزی ترسناک تر از مرده های درهم ریخته فرار می کنند.
آنها وارد دعوا می شوند و در را سد می کنند و ویرژیل راه خود را در اطراف خانه می چرخاند تا آن را پاک کند در حالی که کونی درب ورودی را تماشا می کند. جارو کردن ویرژیل چیزی را نشان نمی دهد و او از کونی می خواهد استراحت کند. او فکر نمی کند امن است و راه می رود. به جای آن خانه را جستجو کنید.
صحنهها از منظر کانی بسیار پرتنش هستند زیرا او ناشنوا است و صحنهها کاملاً بیصدا هستند. نشنیدن یک زامبی در گوشه بعدی – یا هر چیزی که آنها را تعقیب میکند – بسیار وحشتناک است.
یک سوراخ در پشت وجود دارد که میتوانید تیغهای قدیمی را در آن قرار دهید و وقتی او از درون آن نگاه میکند ناگهان یک چشم ظاهر میشود. این یک ترس خوب است و کانی برمیگردد و به سمت ویرجیل فرار میکند. او با او برمیگردد اما آنها نمیبینند. او متقاعد شده است که او به دلیل بی خوابی دچار توهم شده است، اما همانطور که در راهرو قدم می زنند، یک دیوار کاذب بین آن دو فرو می ریزد و یکدیگر را قطع می کند.
آنچه در پی میآید، لحظههای عجیب و غریب یکی پس از دیگری در این خانه وحشت است. همانطور که کانی به آرامی و وحشت زده در سالن راه میرود، حتی صدایی از بلندگوهای ما نمیآید، میبینیم که شکلی تار از جلو میرود. سپس ناگهان چیزی پشت سر او وجود دارد – مرد، به نظر می رسد، اما چهار دست و پا خمیده، مانند یک عنکبوت راه می رود، او را تعقیب می کند و او می دود و خود را در زیرزمینی پر از استخوان می یابد.
بقیه سکانس عالی است. ویرجیل توسط یکی از این افراد وحشتناک دزدیده می شود در حالی که کانی از سوراخی در دیوار تماشا می کند، در ابتدا ناامیدانه به آن ضربه می زند تا توجه ویرژیل را جلب کند و سپس او را از خطر آگاه کند.
در نهایت، آنها با یک ترفند قدیمی فرار میکنند، کانی خود را با جسد زامبیها میپوشاند، با بدنش از ویرژیل محافظت میکند، و در را باز میکند تا سیل زامبیها وارد شوند، درست زمانی که مردم هیولاهای خزنده در حال نزدیک شدن به داخل هستند.
بله، این افراد کاملاً بیش از حد و مضحک هستند. نه، تقریباً هیچ مبنایی در واقعیت در اینجا وجود ندارد. اگر آنقدر خوب بازی، فیلمبرداری و کارگردانی نمی شد، ممکن بود آن را به عنوان یک بخش حیله گر که ارزش ترس را داشته باشد، می نوشتم. The Walking Dead، اما واقعا هیجان انگیز و ترسناک و سرگرم کننده بود، یک تغییر سرعت خوب برای The Walking Dead و به راحتی بهترین اپیزود فصل تا کنون.
یکی از توطئه های فرعی شامل کلی و بعداً چندین نفر دیگر از جمله کارول و مگنا می شود که بعد از اینکه هفته گذشته توسط Whisperer سرنخ مفیدی به آنها داده شد به دنبال کانی می گردند. اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد. کلی اردوگاه قدیمی کانی را پیدا می کند. کارول و دیگران دستگیر می شوند. با کمی بعد.
آنها کانی را تا خانه وحشت دنبال میکنند و در همان لحظه ظاهر میشوند، با کلی که دو هیولای آخر را با یک تیرکمانک بیرون میآورد. یک دیدار دوباره اشکآلود رخ میدهد و هیچکس برای کمک به ویرجیل بیچاره عجله نمیکند.
به او گفته شده که به شکنجه پیروان دیگر مگی که دروها دستگیر شده اند کمک کند و او این کار را برای حفظ پوشش خود انجام می دهد، تا جایی که انگشت بیچاره را قطع می کند.
یک درو دیگر، کارور، به وضوح آن را برای داریل در نظر گرفته است. او دیوانه است که دریل شکنجه را به عهده می گیرد. او به او هشدار می دهد که آن مرد را نکشد. او حتی اسلحه خود را می کشد، اما داریل اطلاعات مورد نیاز آنها را دریافت می کند: مکان مگی. مخفیگاه
بنابراین پوپ، رهبر این گروه احمق، لیا، داریل، کارور و چند نفر دیگر را می فرستد تا به دنبال مگی بروند. اولین خانه ای که آنها جستجو می کنند یک جادو است، اما دومی سرنخ هایی پیدا می کند. من معتقدم بانداژهای تازه. داریل متوجه یک در تله ای می شود که با یک فرش پوشیده شده است، در کف اتاق نشیمن و تمام تلاش خود را می کند تا آن را بهتر پنهان کند.
این بسیار شبیه صحنه ای از ویلو است که وقتی مادمارتیگان و ویلو و الورا دانان زیر دریچه ای مشابه پنهان می شوند، فقط در مردگان متحرک آنها گرفتار نمی شوند و مادمارتیگان سورشا را گروگان نمی گیرد. در این نسخه، کارور پیدا می کند. در تله، اما مگی و افرادش قبلاً پشت را به مکان امنی رها کرده اند.
وقتی آنها نزد پوپ برمی گردند، به نظر نمی رسد که او از این خبر ناراحت شود. مردی که شکنجه می شود ظاهراً قبل از کشتن او مقداری لوبیا ریخته است، و اخبار باعث می شود پوپ از هیجان سرگردان شود. آیا او اکنون در مورد داریل بیشتر می داند؟ یا شاید. فقط مکان الکساندریا؟فکر می کنم هفته آینده متوجه می شویم.
همه گفته شد، یک اپیزود واقعاً محکم که شاید حتی بهتر بود اگر آنها به جای تنظیم مداوم آن داستان و انتخاب موارد کمتر جذاب، فقط بر داستان ویرجیل و کانی تمرکز می کردند. نه اینکه صحنه های کلی / داریل بد بودند، فقط من به ندرت این را می گویم، اما اپیزود یکشنبه شب ممکن است در واقع از داشتن دو شخصیت و یک خط داستانی به جای پرت کردن حواس ما با بقیه سود می برد.
من هنوز نفهمیدم چطور بعد از این همه مدت کانی اسکندریا رو پیدا نکرد. مدتی بود که از گروه جدا شده بود. ما دیدیم که او با گروه زامبی ها بعد از هیل تاپ راه می رفت. چه چیزی او را از پیدا کردن راه باز داشت. بازگشت به جایی که او با آن ناآشنا نیست؟ این به نظر یک حفره داستان است، اما هر چه باشد. حداقل آنها یک قسمت واقعاً هیجان انگیز برای بازگشتش به او دادند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0